تحویل سال
تَحْویلِ سال، پایان یافتن سال گذشته و شروع سال جدید در ابتدای فصل بهار. واژۀ «تحویل» وام گرفته شده از مفهوم نجومی «تحویل خورشید از برج حوت به برج حمل» است. اگرچه در گذشته گاهی افزون بر اول بهار، اول پاییز هم سال نو کشاورزی محسوب میشده است (بلوکباشی، 9؛ نیز نک : ه د، بازار)، اما وجه غالب همان اتخاذ اول بهار و انقلاب صیفی به منزلۀ اول سال نو بوده است. تغییرات طبیعی در مناظر و مرایای نجومی (مثلاً ورود خورشید به برج حمل)، در واقع محملی برای اجرای مناسک سال نو بوده که بارزترین آن در جوامع اسلامی، مناسک نوروز در ایران و حوزههای فرهنگی مرتبط با ایران، مثل تاجیکستان است. مناسک سال نو و مناسک فصلی در فرهنگهای مختلف، ساختار و مضامین کمابیش مشابهی دارند و میتوان آنها را از جهت ساختار و معانی استعاری و نمادین بررسی و تحلیل کرد.
مناسک انتقال
مناسک سال نو همگی حول مفهوم انتقال یا گذار، شکل میگیرند (نک : خنپ، 178؛ نیز ER, X / 416). مناسکگذار ساختاری سهمرحلهای را نشان میدهند کـه در مصادیقگوناگون آن قابل بازشناسیاند: مرحلـۀ پیشآستانهای (جداسازی)، مرحلۀ آستانهای (انتقال)، و در آخر مرحلۀ پسآستانهای (الحاق) (خنپ، 11؛ نیز نک : ه د، پاگشا؛ مناسک گذر).
در مناسک سال نو به خوبی میتوان این ساختار سهمرحلهای را مشاهده کرد. مرحلۀ انتقال در نوروز (ه م) اهمیت بسیار دارد. این مرحله در نوروز با لحظۀ تحویل سال شروع میشود و تکمیل آن به مدت 12 روز (از اول فروردین تا دوازدهم فروردین) ادامه مییابد. در این مدت میتوان خصایص دوران انتقالی مناسک گذار را مشاهده کرد. در مرحلۀ انتقالی یا آستانه، وضعیت افراد در حالتی مبهم و نامعین قرار دارد، زیرا در مرحلۀ جدایی از وضعیت قبلی انقطاعی حاصل شده که هنوز وضعیت جـدیـد ــ در ایـن سال نوــ به جـای آن کامـلاً مستقر نشده است و ساختارها و هنجارهای اجتماعی هنوز در حالت تعلیق نسبی قرار دارند (نک : ترنر، 94-95, 106). این تعلیق نسبی در 12 روز اول فروردین نیز با تعطیل کارها، دید و بازدید (بلوکباشی، 81- 83) و نمایشهای خیابانی (همو، 85-86) مشخص میشود. در این مدت روال زندگی روزمره قطع میشود و فضایی تعلیقی، حشرگونه و متمایز از ساختارها و هنجارهای معمول اجتماعی شکل میگیرد و موقعیتی انتقالی و موقت را پدید میآورد.
مراسم میرنوروزی (ه م)که تا اوایل سدۀ 14 ش هنوز در ایام آغاز فروردین بر پا میشده است (نک : بلوکباشی، 41-44)، به خوبی نقض نمادین ساختار و هنجارهای اجتماعی در جامعه را نشان میدهد. در این مراسم فردی را که معمولاً از طبقات پایین اجتماعی بود، موقتاً حاکم میکردند. این مراسم به وضوح هرج و مـرج در ساختـارهای مستقر اجتمـاعی ــ ساختـار طبقاتی و نظم اجتماعی ــ و تعلیق وضع معمول را نشان میدهد. اوج این تعلیق را هم میتوان در زمان تحویل سال که به همراه انتظار، دعا و نشستن در کنـار سفـرۀ هفت سین (ه م) و حضـور در اماکن متبرک است، ملاحظه کرد (نک : بلوکباشی، 69-70، 71-80؛ احمد، 135 بب ؛ همایونی، 148).
نمادگرایی تحویل سال
مناسک سال نو در همهجا به نوعی تجدید و تکرار تکوین جهان را نمادینه میکند (الیاده،374- 378) و از اینرو، مناسک نوروزی نیز مملو از نمادگراییهایی دال بر ایـن نوزایی تبدیل و تحـویل فصل است (نک : ه د، نوروز). در نـوروز و جشنوارههای بهـاری و تابستانی، از نباتات استفادۀ گستردۀ نمادین میکنند. شروع مجدد دورۀ رویش گیاهان و زایایی حیوانات، و کلاً تجدید حیات طبیعت به خوبی با رمز رویش گیاهان نمادینه میشود (برای نمونه، نک : الیاده، 293-296)، و از همین دست است رسم درست کردن سبزه در ایران در نوروز (احمد، 136؛ بلوکباشی، 34- 49). همین طور نیز ممکن است تضاد میان نیروهای خفته و نهانی گیاهی در زمستان و بیداری آنها در بهار شکل یک مجادلۀ نمایشی را بگیرد که در نهایت نیروهای نمایندۀ بهار و تابستان (ه مم) پیروز میشوند (فریزر، 291) و به این ترتیب، تحویل فصل یا سال به طـور نمادین تحقق مییابد. کوسه نیز در مراسم «کوسـه گلین» یا «کوسه برنشین» (ه مم)، در مناطق مختلف ایران به وضوح نمایندۀ زمستانی است که توسط مردم از شهر یا روستا به بیرون رانده میشود (بلوکباشی، 35-37).
زمانی اهمیت نمادین اینگونه مناسک مشخص میشود که توجه داشته باشیم این مناسک در جوامعی شکل گرفته است که اساساً مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و دامداری بودهاند. از این رو، انسان با اعمال آیینی نه فقط تجدید حیات طبیعت، رونق گرفتن معیشت و تحویل سال را تکریم میکرده، بلکه با تقلید و همنوایی با این تغییر، در این امر مشارکت میکرده است (فریزر، 296). آنچه انسان در نمایشی کوچک انجام میداده است، آن را به شیوهای رازآمیز و جادویی بازیگران متعالیتری در سطح کیهانی اتخاذ و اجرا میکردهاند (همانجا).
اگر چه با توجه به تغییر در نظام معیشتی، به نظر نمیرسد مردمانی که هنوز این مراسم را برپا میدارند، چنان تلقی رازآمیزی از آنها داشته باشند و بیشتر آن را دستمایۀ هویت قومیـ ملی، یا مراسمی تفننی به مثابۀ مقدمهای برای شروع دورهای جدید پس از تحویل سال و گذار به سال نو تلقی میکنند.
مآخذ
احمد، روزی، نوروز و آیینهای نوروزی در ورارودان، به کوشش نادر کریمیان سردشتی، تهران، 1383 ش؛ الیاده، میرچا، رساله در تاریخ ادیان، ترجمۀ جلال ستاری، تهران، 1372 ش؛ بلوکباشی، علی، نوروز جشن نوزایی آفرینش، تهران، 1382 ش؛ ؛ همایونی، صادق، «مراسم چهارشنبهسوری، نوروز و سیزده در شیراز و سروستان»، نخستین جلسات سخنرانی و بحث دربارۀ جشن نوروز و چهارشنبهسوری و سیزدهبهدر، تهران، 1356 ش؛ نیز:
ER; Frazer, J. G., The Golden Bough, London / New York, 1994; Gennep, A. van, The Rites of Passage, tr. M. B. Vizedom and G. L. Caffee, London, 1975; Turner, V., The Ritual Process, Ithaca, 1979.